خرید نقدینگی جانبی و فروش نقدینگی جانبی در تجارت ICT – چگونه کار می کند؟
مقالات
روش معاملهگر دایره داخلی (ICT) چشمانداز متمایزی را در بازارها ارائه میکند و معاملهگران زیادی را با رویکرد غیر متعارف خود برای اقدام قیمت در صرافی خارجی جذب می کند، ارز دیجیتال و سایر بازارها. یکی از مولفه های کلیدی این فلسفه، مفهوم خرید و فروش نقدینگی جانبی است.
این مقاله به بررسی این مفاهیم میپردازد و چگونگی استفاده از آنها در تجارت را بررسی میکند.
نکات کلیدی
- مناطق نقدینگی جانبی خرید و فروش، مناطقی را نشان میدهند که احتمال دارد قیمت به دلیل عدم تعادل در عرضه و تقاضا در آنها رخنه کند.
- این دو مفهوم بخشی از استراتژی فناوری اطلاعات و ارتباطات است که هدف آن مدل سازی رفتار سرمایه گذاران نهادی برای کسب سود ثابت است.
- روش ICT مبتنی بر تجزیه و تحلیل ساختار بازار، ردیابی ردپای نهادی و زمانبندی معاملات در دورههای پر حجم است.
نقدینگی به عنوان یک عامل کلیدی
نقدینگی یک مفهوم مهم در تجارت است، و زمانی که اصول ICT را در استراتژیهای معاملاتی خود به کار میبرید، حیاتیتر میشود. به زبان ساده، نقدینگی به سهولت خرید یا فروش یک دارایی خاص بدون تأثیر بر قیمت آن در بازار اشاره دارد.
معامله گران فناوری اطلاعات و ارتباطات بر یافتن سطوح کلیدی تمرکز می کنند که شرکت کنندگان در بازار احتمالاً سفارشات توقف خود را در بازار آتی انجام می دهند. این مناطق به عنوان مناطق نقدینگی” شناخته می شوند.
دو نوع حوزه نقدینگی وجود دارد که باید آنها را درک کنید:
- نقدینگی سمت خرید به سطحی اشاره دارد که معامله گرانی که دارایی را فروخته اند استاپ لاس های خود را در آن قرار می دهند. این سطوح معمولاً بالاتر از سطوح مقاومت کلیدی هستند.
- از سوی دیگر، نقدینگی جانبی فروش به سطحی اطلاق میشود که معاملهگرانی که دارایی را خریداری کردهاند، توقف ضرر خود را در آن قرار میدهند. این سطوح معمولاً در زیر سطوح پشتیبانی اصلی یافت می شوند.
استراتژی پشت نقدینگی جانبی خرید و فروش
بنابراین، این حوزههای نقدینگی چگونه میتوانند به سودآوری معاملهگران کمک کنند؟ استراتژی پشت آن ساده است.
وقتی بازار به سطح مقاومت عمده میرسد، بسیاری از معاملهگران پوزیشن های شورت را باز میکنند. در انتظار تغییر قیمت با انجام این کار، آنها همچنین استاپ های خود را بالاتر از سطح مقاومت قرار می دهند تا تلفات احتمالی را محدود کنند. با این حال، اگر قیمت از مقاومت عبور کند، تمام استاپ هایی که بالای آن قرار گرفتهاند فعال خواهند شد.
این منجر به دومینوی اجرای سفارشات بیشتر می شود و فشار خرید زیادی ایجاد می کند. هجوم سفارشهای خرید جدید بالاتر از سطح میتواند قیمت را حتی به سرعت بالا ببرد و منجر به سودهای بالقوه برای معاملهگرانی شود که این تنظیم را شناسایی و معامله کردهاند.
به طور مشابه، هنگامی که بازار به سطح حمایت عمده نزدیک میشود و تمام سفارشهای استاپ-لاس را که زیر آن قرار داده شدهاند را آغاز میکند، ممکن است قیمت به دلیل فشار فروش ایجاد شده توسط بسته شدن استاپ های قدیمی و باز کردن سفارشهای فروش جدید، کاهش شدیدی را تجربه کند. این فشار فروش میتواند به کاهش قیمت ادامه دهد.
چرا این اتفاق می افتد؟
این پدیده به دلیل تعادل مجدد نقدینگی رخ می دهد. زمانی که قیمت ها به این سطوح نقدینگی سمت خرید و فروش می رسد، تعداد زیادی سفارش اجرا می شود که منجر به عدم تعادل در عرضه و تقاضای بازار می شود. این منجر به افزایش یا کاهش ناگهانی قیمت، بسته به جهت شکست میشود.
نحوه استفاده از سطوح نقدینگی در معاملات
وقتی معاملهگران معکوس میشوند، معاملهگران باید به دنبال اقدامات قیمتی باشند که بازگشت احتمالی را در اطراف سطوح نقدینگی سمت خرید یا فروش تأیید میکند. این تأییدیهها میتوانند بهعنوان شمعهای غوطهور شوند، پین میلهها یا دیگر الگوهای کلیدی بازار.
معاملهگران میتوانند از موارد دیگر نیز استفاده کنند شاخصهای فنی، مانند خطوط روند و میانگین های متحرک، برای تأیید نقاط معکوس احتمالی بیشتر است.
معامله گران همچنین باید به حجم در این مناطق توجه داشته باشند. افزایش شدید حجم در اطراف سطوح کلیدی میتواند نشاندهنده شکست احتمالی باشد، که میتواند منجر به حرکت بیشتر قیمت به سمت منطقه نقدینگیشود.
ICT — درباره چیست؟
ICT تکنیکی است که عملکرد درونی بازارهای مالی، به ویژه در معاملات فارکس و ارزهای دیجیتال را تجزیه و تحلیل می کند. این رویکرد توسط Michael J. Huddleston ایجاد شده است. یک کهنه کار صنعت با بیش از 25 سال تجربه.
ICT بر اساس تحلیل ساختار بازار، نواحی نقدینگی، حجم معاملات و سایر متغیرها برای تعیین بهترین ورودی های تجاری است. هدف نهایی معامله گران فناوری اطلاعات و ارتباطات تقلید رفتار سرمایه گذاران نهادی است، همچنین به عنوان پول هوشمند” بازیکنان، به منظور دستیابی به نتایج ثابت و سودآور.
برخلاف سایر سیستمها یا نرمافزارهای تجاری، فناوری اطلاعات و ارتباطات یک رویکرد مناسب برای همه نیست. این مجموعه ای از تکنیک ها، مدل ها و ایده هایی است که می تواند در موقعیت های مختلف بازار و سبک های معاملاتی اعمال شود. بنابراین، این یک استراتژی همه کاره است که می تواند با یک موقعیت خاص در بازار سازگار شود.
تکنیک ها و استراتژی های پشت تجارت ICT
تجار خردهفروشی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای جستجوی عدم تعادل در بازار، بررسی الگوهای رفتار معاملاتی پول هوشمند و کسب سود از نوسانات بزرگ قیمت استفاده میکنند.
یکی از جنبه های کلیدی فناوری اطلاعات و ارتباطات، شناسایی ردپای نهادی در بازارها است که شامل نظارت دقیق بر اقدامات بازیگران بزرگ مانند… مارکت میکران و صندوق تامینی شرکت.
یک عنصر مهم دیگر زمان بندی است. معامله گران ICT جلسات بازار را رصد می کنند و به دنبال زمان های خاصی هستند که حجم معاملات به اندازه کافی بالا باشد تا قیمت ها را به سرعت حرکت دهد. این زمان به عنوان Killzone” شناخته می شود و معامله گران دوست دارند سفارشات خرید یا فروش خود را در آن ثبت کنند.
مفاهیم اصلی ICT
چندین مفهوم اصلی علاوه بر نقدینگی، پایه و اساس استراتژی تجارت ICT را تشکیل می دهند:
- جابجایی: به فشار شدید خرید یا فروش اشاره دارد که باعث تغییر قیمت می شود. این پدیده می تواند شکاف قیمتی و تغییر در روند ایجاد کند و اغلب به دنبال پیشرفت در یک حوزه نقدینگی دیده می شود.
- انگیزه: به هدف قرار دادن اوج یا پایینترین سطح کوتاهمدت در جایی که نقدینگی نهفته است، اشاره دارد که قصد توقف و ادامه در جهت روند بلندمدت را دارد. می توان آن را در الگوهای نمودار مانند گاو نر و
- نقاط ورود بهینه تجارت: اینها نقاط ایده آل برای ورود به معامله هستند. معامله گران آنها را با استفاده از اندیکاتور اصلاح فیبوناچی پیدا کردند. آنها معمولاً بین سطوح 61.8٪ و 78.6٪ قرار دارند.
- سطح تغییر ساختار بازار: این مفهوم سطوح کلیدی را مشخص میکند که روندهای قبلی معکوس شدهاند، که نشاندهنده تغییر بالقوه در جهت بازار است. این به عنوان یک نقطه مرجع استفاده می شود و زمانی که قیمت در یک روند صعودی به پایین ترین حد خود می رسد یا بالعکس قابل مشاهده است.
- شکاف های ارزش منصفانه: اینها عدم تعادل در بازار هستند که منجر به شکاف قیمتی می شوند. متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات به این شکافها توجه میکنند، زیرا میتوانند به عنوان آهنربا برای ایجاد تغییرات قیمت عمل کنند.
- محدوده قیمت متعادل: این زمانی اتفاق میافتد که یک حرکت شدید به سمت بالا یا پایین وجود داشته باشد، که سپس با یک حرکت چشمگیر مشابه در جهت مخالف همراه است. مشخصه آن یک شکاف ارزش منصفانه دوگانه است و می تواند نشان دهنده تغییر در ساختار بازار باشد.
افکار نهایی
در روشهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و سایر روشها، نقدینگی اهمیت زیادی دارد. نظارت بر سطوح نقدینگی سمت فروش و خرید برای پیشبینی تغییرات بازار بسیار مهم است.
ICT رویکردی است که در تلاش است تا پویایی های پیچیده بازارها را رمزگشایی کند، و همچنین رفتار زیرک سرمایه گذاران نهادی را تکرار کند. ادغام و کاربرد مفاهیم تجارت فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند عملکرد یک معامله گر را بهبود بخشد.
سوالات متداول
آیا تجارت ICT سودآور است؟
فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند برای کسانی که بازارها را درک می کنند و می توانند از روش های موجود به طور عاقلانه استفاده کنند سودآور باشد. با این حال، مانند هر استراتژی، همیشه یک ریسک وجود دارد و نمی توان سود را تضمین کرد.
آیا ICT برای مبتدیان خوب است؟
در حالی که مبتدیان می توانند استراتژی های ICT را اتخاذ کنند، توصیه می شود که درک کاملی از مفاهیم اساسی داشته باشند. مبتدیان همچنین ممکن است شروع با تکنیک های معاملاتی ساده تر را مفید بدانند و به تدریج به سمت تاکتیک های پیشرفته تر حرکت کنند.
بازارهای بالقوه برای ICT چیست؟
استراتژیهای ICT معمولاً در بازارهای فارکس، ارزهای دیجیتال و آتی استفاده میشوند. برخی از معامله گران ممکن است این تکنیک ها را برای سایر ابزارهای سرمایه گذاری مانند سهام و کالاها نیز اعمال کنند.
به دنبال پاسخ یا مشاوره هستید؟
پرسشهای خود را در فرم به اشتراک بگذارید تا مشاوره شخصیسازی شده دریافت کنید